روز پدر
براي بهشتي نفسان زمين
با تمام وجود مي گويم ،که تويي تک ستاره ي سحرم
تا ابد زنده باشي و ماند ، سايه ي مهر تو به روي سرم
نفست نزهت بهاران است ، پر طراوت ، پر از اميد ونويد
نفست را فدا که باعث شد ، از موانع به راحتي گذرم
سينه ات باغ آرزوها بود ، بهر ما غنچه هاي باغ دلت
ميشد اي کاش من در آن گلزار، آن چنان که تو خواستي بپرم
شرف الشمس پينه هاي تو را ، زينت چشمهاي خود سازم
بوسه باران کنم عقيق لبت ، تا که شايد خنک شود جگرم
ديدن چشمهاي بي خوابت ، که مرا سالهاست خاطره است
بازهم ذره ذره مي پاشد ، گرد غم روي ديدگان ترم
هر زمستان که برف مي باريد ، کمي از آن روي سرت مي ماند
آه ديگر نمانده موي سياه ، اي سيه ديده ي سپيد سرم
همه جا ذکر مرتضي به لبت ، اي گرفتار ساقي کوثر
يا علي را تو ياد من دادي ، من به اين عشق پاک مفتخرم
کاش حامد لياقتش را داشت ، تا برايت غزل سرا باشد
و تو با لحن مادري گويي ،"سنه قربان اولوم اوغول " پسرم
بوسه بر دستهاي خسته ي تو ، بوسه بر دستهاي پاک خداست
از سويداي دل زنم فرياد ، دوست دارم تو را زجان پدرم
با ستاره هایتان خانه دل ما را روشن کنید . روز پدر مبارک